مرد هنر ومعنی از خانوادۀ بزرگ افغانها در استرالیا به رحمت حق پیوست
نوشته: ضیا نوشته: ضیا

 

 هفته نامۀ "افق" استرالیا جون 2013

همه بردند آرزو در خاک

بیش ازین خاک چه آرزو دارد

ازمیانِ بی حساب خاکی تبارانِ آرزومند ، یکی منم که لاجرم مثل بیشترین آنها تحقق آرمانم با حسرت وآه وارونه افتاد.

بار بار این کشش مرا در خود می پیچاند، تا با هنر مند ظریف الطبع که بارقه های صدایش سالها پیش ازین شادی بخش روان مردمش شده بود و سالهای دیگر نیزصدا والحانش را با همان پاکی وقداست حفاظت کرده بود و از میانۀ راه به بعد، تا آخرین منزل حیات،  شیفتۀ عِرفان وقرآن شد.  با همین آدم مصاحبه انجام بدهم، اورا بیشتر از پیش به مردم معرفی کنم ودر نهایت صفحه یی از هفته نامۀ (افق) را با کار نامه های پُر بار وپُر برکتش زینت بدهم... که نشد. به آرزو نرسیدم...      آخ ! ای بسا آرزو که خاک شده!!

این بلبل خوش الحان، این رهرو عرفان واین شایق قرآن، شیشه یی بود که در طی بیشتر از ده سال با سنگ اجل در چهرۀ سرطان جنگید ( اجل سنگ است وانسان مثل شیشه) اما، سنگ، سنگ است ونمیشود که شیشه با سنگ یارای مقاومت داشته باشد...

چند روز پیش، خبر رسید که او در بیمارستان Rabinaشهر گولد کوست در حالت اغما به سر میبرد. ازان لحظه به بعد هر یک ساعت  یا دو ساعت (از سیدنی) جویای احوال اومی شدم. این روال دویا سه روز ادامه یافت. درین جریان وظیفه یی از سوی برادر بزرگوار شان، الحاج محمد عیسی انور یار برایم سپرده شد که زنده گی نامه اورا بنویسم و از قبل آماده باشد ، زیرا دکتوران معالج  عاجز مانده  بودند. شنیدن این سخن زنگ خطری بود که رعشه در اندامم ایجاد کرد .   از انجام امر شان عذر خواستم. تا آنکه ناگزیرشدم وخودرا به این بهانه تسلی دادم که پیش ازین تصمیم بران بود، با او مصاحبه کنم و اورا به مردم عزیز خود بیشتر بشناسانم. حالا نیززنده گینامه اش را به این آرزو مینویسم که  خداوند اورا صحتمند به خانه وکاشانه اش برگرداند. ..

 

دریغ ودرد که به این آرزو هم نرسیدم، حدود چهل وهشت ساعت بعد تر، حوالی نیم شب یکی از عزیزان برایم زنگ زد ... سکوت کردم وسپس  آیۀ مبارکۀ : ما از خدا هستیم وبه سوی خدا میرویم را خواندم وگفتم؛ الحکم لالله

آری الحاج محمد عمر انور یار به رحمت حق پیوست که زنده گی نامه این عزیز به حق رسیده را چنین انشاد کردم: 

الحاج محمد عمرانوریار، فرزندمرحوم محمد انورخان، شصت ویک سال پیش از امروز درشهر کابل ( کوتۀ سنگی)  به دنیا آمد. پدر بزرگوار شان نه تنها مسئولیت پرورش فرزندان خودش را داشت، بلکه بحیث آموزگار دلسوز به فرزندان کشورش نیز بود. ازین رو الحاج محمد عمر انور یار وسایر برادران وخواهرانش  ازفیض تعلیم وتربیت پدر با دانشِ شان سعادت یافتند.

مرحوم الحاج محمد عمر انوریار توانست فراغتِ خودرا از لیسه عالی حبیبیه حاصل کند ودر عین زمان روح سر شار از ذوقش، اورا به دنیای هنر موسیقی کشاند وبا عشق مفرطی که به موسیقی داشت ، این افتخار را حاصل نمود تا نخستین کسی باشد که ارکستر غربی را در دهۀ چهل خورشیدی زیر نام گروه (پیام) با همکاری هنر مند موفق عارف کیهان وتمیم انور یار در افغانستان ایجاد کند؛  اوبا این کارش صفحه تازه یی را در هنر موسیقی افغانستان رقم زد.

آرکسترپیام چندین سال منحیث یک آرکستر موفق در افغانستان درخشش کرد که آوازه شهرتش به ایران  رسید ومطبوعات ایران بگونۀ وسیع آنرا انعکاس داد. انور یار جوان به هندوستان سفر کرد واز آنجا 36 سال پیش از امروزهمراه با برادر همدل وهم ذوقش الحاج محمدعارف انور یار که اورا مردم بنام تمیم جان می شناسند، به استرالیا آمدند. این دوبرادرِ همدل وهم ذوق،  سالهای زیادبخاطر یاد گرفتن زبان انگلیسی و تعقیب کردن درس به موسسات آموزشی استرالیا رجوع کردند وپس ازان مصروف کارهای مختلف بخاطرحصول رزق حلال شدند. درین جریان الحاج محمد عمر انور یار وسیله یی شد تا برادران وخواهران وعزیزان خودرا از زیر آتش جنگِ خانمان سوز به سوی استرالیا بکشاند. که امروز از فضل الهی تعداد زیادی از مربوطین شان در استرالیا اقامت دارند.

مرحوم الحاج انور یار با زحمت وهمکاری برادران وبخصوص الحاج محمد عیسی انور یار وخانم محترم شان ملیحه جان انور یار وفرزندانش هریک سمیرا جان انور یار ویلدا جان انور یار توانستند به تاسیس رسپشن پارا ویلا در شهر

  

پاراماتا دست بزنند که این رسپشن محل برگزاری محافل مختلف افغانها وسایر کمونیتی ها گردید.

الحاج انوریار با کشش درونی به کلام الهی چنان مشتاق شد که تمام قوت وتوان خودرا در راه شنواندن سی سپاره کلام الهی از صدای مرحوم الحاج قاری عبدالباسط با ترجمه دری بگونه صوتی توسط خودش از طریق سی دی بدسترس هموطنان متدین ومسلمانش برساند. با درد ودریغ کسی که سیزده سپاره قرآنکریم را با او همکاری میکرد، درین جریان به شهادت رسید.  او، همان جوانِ زیبا، شهید لیدا جان دختر شایسته وبا دانشش بود که با صدای گیرا ودلنشینش چند هزار سی دی را ازخود به یاد گار گذاشت.

الحاج انوریار بار سنگین فراق دختر جوانش را بر شانه میکشید،  اما لحظه ای کار ترجمه قرآن کریم را فرو گذاشت نکرد. در کناراین مشغولیت مقدس موصوف در وازه پارا ویلا را منحیث یک خانه فرهنگی در شهر پاراماتا(سیدنی) برای افغانها بازکرد. چنانچه چندین برنامه فرهنگی زیر نام (عرفان در اسلام) تدویر یافت که نخبه ترین اشخاص وافراد کمونیتی افغانها به خوانش مقالات، ایراد بیانیه ها و سخنرانیهای علمی، فرهنگی وعرفانی می پرداختند وجمعیت کثیری از هموطنان ما ازان مستفید می شدند.

پارا ویلا به فروش رسید، مدتی الحاج انور یاربه کشور امارات عربی ( دوبی ) مسافر شد وبار دگر به استرالیا آمدند. وقتی به استرالیا رسید، تشنگی ذوق او،  از زلال قرآن سیراب نشده بود ، این بار با یار ویاور زندگی اش بی بی حاجی دیانا جان انور یار که خود یک زن تحصیل کرده وبا دانش وشایق قرآن است، در ساخت دی وی دی های تلاوت قرآنکریم به صدای استاد قاری ماهر المعقیلی وترجمه دری آن (به صدای مرحوم انوریار) وهمچنان ترجمه آن به زبانهان انگلیسی نایل گشت که امروز محصول سالها شب وروز کارکردن وبیدار خوابیهایش بصورت مجانی بدسترس مردم قرار گرفته وطنینِ آوازش گوش دلهای  مشتاق  به قرآن  را نوازش میکند.

الحاج انوریار چندین بار به زیارت خانه خدا مشرف شدند که ذوق زیارت آن دیار هرگز برایش خاتمه یافته نبود. در جریان ده سال اخیر مرحومی از ناحیه پای، درد وعذاب شدید را پشت سر گذاشت.  تا آنکه بتاریخ 24 جون 2013در اثربیماری سرطان درشفا خانه (رابینه) واقع در شهر (گولد کوست) انتقال داده شد وتحت مراقبت جدی دکتوران معالج قرار گرفت.

حسرتا که این بار از حملۀ این مریضی صعب العلاج نجات نیافت وبه  لقا ء الله پیوست. روحش شاد باد.

 

کار کنان هفته نامۀ ( افق) نبود این شخصیت باهنر ومالامال از معنویت را ضایعۀ غیر جبران به همه خانواده بزرگ افغانها در استرالیا پنداشته، این غم بزرگ را به همه باز مانده گان ودوستدارانش تسلیت عرض نموده. از خداوند تبارک وتعالی خاضعانه استدعا مینمائیم که روحش را مغفور وبه همه باز مانده گان ودوستدارانش صبر جمیل واجر جزیل عطا فرماید. آمین یا رب العلمین

 

 


July 9th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.







پيام تسليت شما


  • پيام شما پس از بازبینی منتشر خواهد شد.


نام (لازم):
پست الکترونیکی (نمایش داده نمیشود):
پيام شما:
 
 
مشعل